کاربرد آموزه های فلسفه صدرایی در حل بحران معنا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه شهید مطهری، مدرس ومدیر گروه فلسفه و حکمت دانشگاه شهید مطهری مشهد.

2 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شهید مطهری مشهد.

3 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شهید مطهری مشهد

چکیده

پیشرفت تکنولوژی، وسعت و سرعت تغییرات و در نتیجه ابهام و تضاد اطلاعات در جهان امروز، بحران‌هایی را فراروی بشر قرار داده است که زندگی افراد را روزبه‌روز بی‌معنا‌تر کرده و در خلائی پایان‌ناپذیر رها می‌کند. لزوم یافتن معنایی عمیق برای زندگی به جهت حل و درمان این بحران ها موجب گردیده، مکاتب مختلف فکری اقدام به تجویزهایی بنا به مبانی و اندیشه های خود نمایند. فلسفه اسلامی بخصوص مکتب حکمت متعالیه به عنوان یک مکتب فکری با مبانی عمیق نیز دارای آموزه های کارآمدی است که به نظر می‌رسد در تولید معنای اثر بخش در زندگی تاثیر بسزایی داشته باشد. مبانی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، امکان فقری و برخی قواعد فلسفی مرتبط با اصل علیت، قوای نفس، از آموزه هایی است که به شکل گیری معنا کمک می‌کند.

در درمان مبتنی بر آموزه های فلسفه اسلامی روش پیشنهادی یک سیر صعودی از رفتارهای بحرانی به جهان بینی فرد و سپس سیر نزولی از جهان بینی تصحیح شده به درمان رفتارهای ناکارآمد و بحرانی است. در حقیقت از آنجا که رفتارهای ما برخاسته از نگرش های ما هستند تغییر نگرش نسبت به هستی و ماهیت فرد موجب اصلاح رفتار و رفع نشانه های بحران خواهد بود. شناخت آموزه های اثر گذار در ساخت معنا وکیفیت اثر گذاری آنها، کاری است که با روش توصیفی- تحلیلی در این پژوهش صورت گرفته است.

کلیدواژه‌ها