رنج، مفهومی است که به ادراک و احساس درونی انسانها هنگام ناخشنودی و نارضایتی مربوط میشود. بررسی درد و رنجهای انسان، منشأ آن، شیوۀ مواجه و راه درمان آن از موضوعات اساسی مطالعات بشر در هر دورهای بوده است. یکی از نظریهپردازان دربارۀ رنجآلودی جهان و راه رهایی از آن «بودا» است. در نهجالبلاغه نیز دنیا خانۀ رنج و بلا دانسته شده و از رنج حقیقی انسان دردمند که ناشی از جداافتادگی او از خالق خویش میباشد، سخن گفته شده است.
این نوشتار دیدگاه بودا درباره رنج را با استفاده از معارف بلند امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بررسی و نقد کرده و همسوییها و ناهمسوییهای این دو دیدگاه را به تصویر میکشد. اگرچه دیدگاه بودا در اصل پذیرش رنج و منشأ آن، در نهج البلاغه پذیرفته شده ولی در نوع نگاه به رنجهای دنیوی، شناخت انسان، هدف انسان و راه رهایی از رنج کاملا متفاوت است. تنها راه رهایی از رنج دنیوی از منظر امام علی علیه السلام تقوای الهی همراه با شکیبایی است.