2
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
در متون حدیثی روایات زیادی وجود دارند که با تعابیری همچون «وجبت له الجنة» و نظایر آن، تعدادی از عناصر اعتقادی، اخلاقی و یا رفتاری را برجسته و مهم توصیف نموده و التزام به آنها را موجب قطعیت ورود انسان به بهشت معرفی کردهاند. بیان این پاداش بزرگ و حیرتانگیز برای چنین اموری، روایات یادشده را با چالشهای مختلفی روبهرو کرده است؛ از جمله اینکه در تلقی نخستین، این پاداش در ازای آن عوامل، نامتناسب و باورنکردنی بهنظر میرسد، همچنین وعدۀ پاداش بهشت برابر اعمالی بهظاهر اندک نظیر استغفار، موجب امیدواری کاذب و اباحهگری و جرأت بر انجام گناه در افراد میشود. همین امر سبب شده تا برخی در مواجهه با این احادیث، رویکرد سلبی اتخاذ نمایند و نسبت به اصل صدورشان تردید کرده و آنها را ضعیفالسند و یا مجعول تلقی کنند. در این مقاله، نگارندگان کوشیدهاند ضمن بیان تحلیل آماری و نمونههایی از این روایات، راهکارهایی برای حل چالشهای مذکور ارائه نموده و رویکرد سلبی نسبت به این روایات و نادیده انگاشتن آنها را نادرست دانستهاند. از جمله احتمالات بیان شده برای برونرفت از اشکالات مذکور میتوان به عدم لزوم تناسب میان عمل و جزا، تفاوت نهادن میان علت تامه و علت ناقصه و پرهیز از تمامنگاری «سبب»، تفاوت میان صورت «مُلکی» و صورت «ملکوتی» اعمال، توجه به تفاوت مراتب بهشت و مقامات بهشتیان و مواردی مانند آن اشاره نمود.